یک روز خدا

امروز هم مثل روزهای قبل نشستم و کمی باهاش درددل کردم سروته همه حرفام فقط یه سوال بود
"خدایا هدف تو از آفرینش من چی بود؟"
راستی من اینجا چکار میکنم برای چی اومدم چرا دارم همش خودم رو گول میزنم کاش، کاش خدا در کنار جان دادن به من
کی هم بهم صبر می داد و قدرت تشخیص و یه مثقال اراده آره فقط یه مثقال
خودت بگو حالا من بدون اینها، اومدم برای چی؟
امروز نمی گم روز بدی بود فقط یه روز خدا بود که برای من بد گذشت و تازه نصف روز گذشته .خدا رو شکر که حداقل
اینو مطمئنم که دارم، همیشه روزن کوچولوی امید تو دلم
 
نظرات 3 + ارسال نظر
سارا جمعه 19 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 08:23 ب.ظ http://jadehaye-ghorbat.blogsky.com

سلام خوبی؟؟/
اوول شدم .
به وبلاگ من هم سر بزن عزیز.
من کار دارم بای.

ستاره جمعه 19 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 08:24 ب.ظ http://tanhatarin-setare

سلام سولماز جان...
ممنون که به من سر زدی .. خیلی خوشحالم کردی ...
امیدوارم که موفق باشی ....
بازم بیا عزیز ... منتظرتم ...

دوستدار تو ستاره

[ بدون نام ] سه‌شنبه 23 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 08:00 ق.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد