تکان نخور که حروف تنت به هم می ریزد و شعرم شبیه ات نمی شود
بخوان
که صدایت آهنگ موزون بودنت را زخمه میزند
صدای کهنه آبنوس نر،گیتاری بر جاده های عمیق آن خفته
یا هیزمی برای خدایان با کره نور
رهگذری بر برگ تاریکترین غزل
تکان نخور
که شبیه ات نمیشود زیتون زارهای کالی که باد در آن از دست رفتنم را فریاد می زند
تکان نخور
که شبیه ات نمی شود تازه نفس ترسی که رخنه می کند
به کلاف های سردرگم پیکرم
پیوندی به این نقش مرده در راه
تکان نخور...
مینو ابطحی
زیبا بود ...
سلام
ابجی گلم
خیلی قشنگ بود
موفق و پیروز باشی
سلام
کاش منم دختر بودم تا منم این قدر تحویل بگیرن :((
سلام خیلی قشنگه خیلی سلیقت عالیه.........یا حق
با تبادل لینک موافقم
زیباست...
سلام
وبلاگ خوبیه. موفق باشی