عروس باغ خاطره

عروس باغ خاطره، دختر آئینه به دوش
روی ترانه خط بکش، عروسک غزل فروش
شراب تلخ شعرتو، تو جام چشم ما نریز
تو شهر سایه ها نمون،از این سیاهی بگریز
نذار که عاشقونه هات، نذر ترانه ها بشه
اسم تموم عاشقات، ورد زبون ما بشه
ترانه یعنی آدما، منتظر یه فرصتن
که قصه ی عشق تورو، تو گوش همدیگه بگن
حیف دلت نیست که باید تو هر ترانه بشکنه
یا یه ترانه خون مست، عشق تو رو داد بزنه
هیشکی توی ترانه هات شکستن تو رو ندید
مثل تو درمونده نشد، به خط آخر نرسید
چشماتو دوختی به افق تا که مسافرت بیاد
حرفاتو باور بکنه، تو رو واسه خودت بخواد
بیخودی منتظر نشین، عروس باغ خاطره
مسافر خسته تو، یه عمر که مسافره

فریدون فروغی

یک روز خدا

امروز هم مثل روزهای قبل نشستم و کمی باهاش درددل کردم سروته همه حرفام فقط یه سوال بود
"خدایا هدف تو از آفرینش من چی بود؟"
راستی من اینجا چکار میکنم برای چی اومدم چرا دارم همش خودم رو گول میزنم کاش، کاش خدا در کنار جان دادن به من
کی هم بهم صبر می داد و قدرت تشخیص و یه مثقال اراده آره فقط یه مثقال
خودت بگو حالا من بدون اینها، اومدم برای چی؟
امروز نمی گم روز بدی بود فقط یه روز خدا بود که برای من بد گذشت و تازه نصف روز گذشته .خدا رو شکر که حداقل
اینو مطمئنم که دارم، همیشه روزن کوچولوی امید تو دلم
 

زندگی و امید

زندگی زمانی برای معاوضه ندارد
ستاره مقدس از زندگی عبور میکند 
آه، به همه ما با امید،زنده بودن و عشق
 را هدیه کن



life hasent
time to barter
    oh,give all
us love and
 living by hope

                             

سال نو مبارک
Happy new year